حسن سبیلان اردستانی

سایت شخصی
حسن سبیلان اردستانی
نویسندگان

فن‌آوری دیجیتال و عصر نوین تبلیغات تخریب‌کننده

سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۳۵ ب.ظ

فن‌آوری دیجیتال و عصر نوین تبلیغات تخریب‌کننده1

نویسند: جان پیلگر2
ترجمه: هادی میرانی مقدم3

چکیده
عصر رسانهای جدیدی با پیشرفت امروزه فن‌آوری دیجیتالی در فیلم‌سازی و تبلیغات متولد شده است. عصری که در آن، افکار عمومی را از طریق ساخت تصویرهای ذهنی در مخاطبان به طور ناخودآگاه شکل میدهند. این امر موجب اهمیت یافتن مقوله هویت، دگرگونی معنایی فمینیسم و از بین رفتن مفهوم طبقه شده است. عوامل اطلاعاتی سیا و اسرائیل و سرمایهداران صهیونیست مثل مرداک که انحصار رسانهای را در دست گرفته‌اند، سیاستهای سلطه طلبانه و به ظاهر لیبرالیستی خود را به شکلی غیر مستقیم و خطرناکتر از فاشیسم آلمانی اعمال میکنند. برای مثال، در حالی که اسرائیل تنها خطر هستهای در خاورمیانه است، بر اثر تبلیغات، 99 درصد امریکاییها ایران را یک تهدید جدی میدانند.
کلیدواژگان
رسانه، تبلیغات، سیاست، سینما، افکار عمومی.

لنی ریفنشتال
4 میگوید: تبلیغات همیشه پیروز است اگر جلو آن را نگیرید.
تبلیغات امروزی چیست؟ از نظر بسیاری تبلیغات، دروغهای یک دولت خودکامه است. در دهه 1970، لنی ریفنشتال را ملاقات کردم و از او در مورد فیلمهای حماسیاش پرسیدم که در آن، نازیها را ستایش کرده بود. او با استفاده از دوربینهای چرخشی و شگردهای نورپردازی، مستندی خیره کننده از آلمانها ساخته است. اثرش؛ «پیروزی اراده»، نام هیتلر را در ذهن افراد تداعی میکند.
او به من گفت که «پیامهای» فیلمهایش نه بنا به دستورهای صادر شده از بالا، بلکه تابعی از «فضای سلطهپذیری» عموم مردم آلمان است. از او پرسیدم: آیا آن فضا، سرمایه‏دارهای لیبرال تحصیلکرده را هم شامل میشود؟ او گفت: هر کسی را دربرمی‌گیرد.
امروزه ترجیح میدهیم باور کنیم هیچ فضای سلطهپذیری وجود ندارد. همه جا می‌توان انتخاب کرد. تلفنها، پایگاههایی هستند که هر سطحی از اندیشه را نشر می‌دهند. گوگل در فضای خارج از جوّ زمین هم اگر به آن نیاز داشته باشید، حضور دارد. وسایل به اصطلاح ارزشمند به صورت خیرهکننده‌ای تولید می‌گردند و به سختی، ارزیابی و اولویتبندی میشوند. مبنای اصلی آنها نیز خویشتن خود است؛ من و نیازهای من. فضای سلطهپذیری مورد اشاره ریفنشتال، بردگی دیجیتالی امروزه است. 
ادوارد سعید چنین حکومتی را گره خورده به فرهنگ و امپریالیسمی توصیف کرده است که ناوگانهای دریایی هرگز به آن نمیرسند. این بالاترین سطح کنترل اجتماعی است؛ چرا که داوطلبانه، اعتیادآور و در هالهای از آزادی فردی پوشانیده شده است.
پیام‌های متناقض نابرابری، بیعدالتی اجتماعی و جنگ، بیانگر حقیقت) تبلیغات نظامهای لیبرال دموکراسی است که این بر حسب هر معیار رفتاری، افراطیگری به شمار می‌رود. هنگامیکه هوگو چاوز آن را زیر سؤال برد، به او نسبت بدزبانی دادند و حال همان سرسپردههای مؤسسههای امریکایی اینترپرایز، مدرسه کندی هاروارد و سازمان‌های حقوق بشری که لیبرالیسم را به اسم خود جا زده و زیربنای تبلیغاتی آن را تشکیل دادهاند، علیه جانشینش توطئه براندازی را طراحی میکنند. تاریخدان، نورمن پلاک5 این وضعیت را فاشیسم لیبرال مینامد. او مینویسد که همه چیز روی پرده، عادی نمایش داده میشود. به جای نظامیهای در حال رژه رفتن قدم آهستهرو، نظامی‌سازی به ظاهر معصومتر تمام و کمال فرهنگ را، و به جای پیشوای گزافهگو، یک اصلاحطلب ضایعشده را بگذارید که بی‌قیدانه، در سر کار در کاخ سفید) با لبخندی بر لب در حال طرحریزی و اجرای ترور است. 
بر خلاف نسل گذشته که معمولا در آن، بیان اختلاف عقیده و طنزهای انتقادی امکان داشت، اکنون تنها به آن تظاهر میشود و به نوعی اخلاقگرایی جعلی تبدیل شده است. «هویت» تنها عامل دارای اهمیت است که تغییر آن موجب دگرگونی فمینیسم و زوال مفهوم طبقه اجتماعی شده است. درست همانطور که آسیبهای جانبی یک جنگ، کشتار جمعی نمایش داده میشود، «صرفهجویی» یک دروغ پذیرفته شده است. در پوششی از مصرفگرایی، یک چهارم جمعیت مرکز و حومه منچستر در انگلستان بر اساس گزارشها در «نهایت فقر» زندگی میکنند.
خشونت نظامی که حکومتهای «ما» علیه صدها هزار مرد و زن و کودک ناشناس مرتکب میشود، هرگز جنایت علیه بشریت نیست. برای مثال، کریستی وارک6 از بی. بی.سی که با تونی بلر در مورد ده سال از حمله جنایت‌کارانهاش به عراق مصاحبه میکرد، فرصتی به او هدیه داد که در خواب هم نمیدید. او ترجیح داد این امکان را به بلر بدهد که بیشتر از سختی تصمیمگیری خود آه و ناله کند تا آنکه از او بخواهد در مورد دروغهای تاریخیاش و حمام خونی که به راه انداخت توضیح دهد. آن چیزی که از آلبرت اسپیر7 به یاد مانده است.
هالیوود با هدایت لیبرالها به نقشش در زمان جنگ سرد برگشته است. آرگو،8 برنده اسکار از بن افلک،9 اولین فیلم بلندی است که چنان با سامانه تبلیغاتی گره خورده است که در آن به طور ناخودآگاه، خطر ایران هشدار داده میشود، هم‌زمان با آنکه اوباما آماده حمله به ایران میشود. «داستان واقعی» افلک در مورد «امریکاییهای خوب در مقابل مسلمانهای بد» آن‌قدر ساختگی است که توجیه اوباما برای طرحهای جنگیاش در میان صدای تشویقهای مردم گم میشود. همانطور که منتقد آزاد، اندرو اُ هایر10 اشاره میکند، آرگو، «فیلمی تبلیغاتی و همراه با واقعنماترین احساسهاست؛ چیزی که ادعا میشود تهی از هر گونه ایدئولوژی است»؛ یعنی ارزش هنر فیلمسازی را در حد نمایش دادن قدرتی که در خدمت آن است، پایین میآورد.
واقعیت داستان این است که در 34 سال گذشته، نخبگان سیاست خارجی امریکا از خشم از دست دادن شاه ایران، پادشاهی محبوبشان و دولت سرکوبگر آن که سیا طراحی کرده بود، به جوش آمدهاند. وقتی دانشجوهای ایرانی سفارت امریکا را در تهران سال 1979 اشغال کردند، گنجینهای از اسناد جرم پیدا کردند که فاش میکرد یک شبکه جاسوسی اسرائیلی داخل امریکا فعالیت میکند و برترین اسرار علمی و نظامی را میدزدد. امروزه، متحد دوروی صهیونیستی یکی و تنها خطر هستهای در خاورمیانه است، نه حکومت ایران).
در 1977، کارل برنشتاین11 که با گزارش واترگیتش مشهور شده است، فاش کرد که بیش از 400 روزنامهنگار و مدیر عامل، لیبرالترین سازمانهای رسانهای امریکا در 25 سال گذشته برای سیا کار کردهاند. از جمله آنها نیویورک تایمز، تایم و بنگاههای بزرگ تلویزیونی هستند. امروزه چنان نیروی رسمی ناکارآمدی اصلا لازم نیست. در 2010، نیویورک تایمز از هم‌دستیاش با کاخ سفید برای سانسور کردن رخدادهای جنگی ثبتشده در ویکی لیکس12 پرده برداشت. سیا یک «دفتر مربوط به صنعت سرگرمی» دارد که به تولیدکنندهها و کارگردانها کمک میکند تا تصویر آن را از تصویر دستهای اراذل و اوباش یاغی که به ترور و سرنگونی حکومتها و قاچاق مواد مخدر میپردازند، جدا کند. همزمان که سازمان سیای اوباما جنایت‌های متعددی به وسیله هواپیماهای بدون سرنشین مرتکب میشود، افلک چنین از سرویس مخفی13 ستایش میکند: «... که در حق امریکاییها هر روز فداکاری میکنند ... از آنها بسیار متشکرم.» برنده اسکار سال 2010، فیلم سی دقیقه بامداد14اثر کاترین بیگلو،15 همهاش یک عذرخواهی گمراهکننده بود، ولی مجوزش را از پنتاگون گرفته بود.
سهم بازار امریکا از درآمد فروش بلیت سینما در بریتانیا به 80 درصد میرسد و عمده سهم کوچک بریتانیا از تولید فیلم نیز با همکاری امریکاست. فیلمهای اروپا و دیگر مناطق جهان، کسر ناچیزی از آن فیلم‌هایی که بهشمار میآیند امکان دیدن آن را داریم. در حرفه فیلمسازی خودم، هیچ زمانی را هرگز تجربه نکرده بودم که صداهای مخالف چنان کم و خفه باشد. 
با آن همه فشار پرس‌و‌جویانه لوسون،16 رمز کار مرداک دستنخورده میماند. جاسوسی تلفنی در مقایسه با آن همه بوق و کرنای رسانهها برای جنگهای جنایت‌کارانه، همیشه یک اشتباه یا یک خطای قابل چشمپوشی بوده است. بر اساس نظر سنجی گالوپ،17 99 درصد امریکاییها این را باور دارند که ایران خطری برایشان به شمار می‌رود، درست همانطور که اکثریت بر این باورند که عراق مسئول حملات یازده سپتامبر بوده است. لنی ریفنشتال می‏گوید: «تبلیغات همیشه پیروز است اگر جلو آن را نگیرید».

http://pajuhesh.irc.ir/Product/magazine/show/id/1973/book_keyword//occasion//index/1/indexId/232922
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۳۱
hasan sabilan ardestani

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی