حسن سبیلان اردستانی

علامت # ( هشتگ ) در میان انگلیسی زبان‌ها، یک علامت جدید نیست. این علامت که Number Sign نامیده می‌شد و می‌شود، خصوصاً در میان آمریکایی‌ها، به عنوان جایگزین «عدد» به کار می‌رود. 

علامت # ( هشتگ ) در میان انگلیسی زبان‌ها، یک علامت جدید نیست. این علامت که Number Sign نامیده می‌شد و می‌شود، خصوصاً در میان آمریکایی‌ها، به عنوان جایگزین «عدد» به کار می‌رود. به عنوان مثال نفر اول را با ۱# نشان می‌دهند و می‌خوانند: Number One این علامت راه خود را به داخل صفحه کلید تلفن‌ها هم باز کرد و در آنجا معمولاً Hash خوانده می‌شد (خصوصاً برای کسانی که خارج از آمریکا بودند و این علامت را علامت اعداد نمی‌دانستند). حتی به کلیدی که این علامت روی آن ترسیم شده بود، Hash Key می‌گفتند.  تاریخچه هشتگ حدود سی سال پیش بود که دنیس ریچی خالق زبان برنامه‌نویسی C، تصمیم گرفت برای جداکردن کلمات کلیدی و مهم برنامه‌نویسی از سایر کلمات و عباراتی که در داخل کد برنامه می‌آمد، از علامت # استفاده کند. این علامت را در آن زمان Number Sign یا علامت عدد می‌گفتند. بنابراین برای برنامه‌نویسان مواردی مانند اینها به چشم آشنا شد: include# شاید همان مدل فکر کردن بود که زمانی که در IRC به عنوان یکی از اولین نرم‌افزارهای چت کردن گروهی جهان، عنوان هر چت روم، با علامت # مشخص می‌شد و به این شیوه عنوان چت روم از تمام کلمات و جملات دیگری که در آن صفحه دیده می‌شد متمایز می‌گشت (آن زمان هنوز صفحه نمایش منوکروم یا تک رنگ بود و ایجاد تمایز جز با این علامت‌ها معنا نداشت). در سال ۲۰۰۷ یکی از کاربران توییتر، تصمیم گرفت با استفاده از هشتگ، همان فضا را شبیه سازی کند. به عبارت دیگر، با استفاده از هشتگ، به تعریف موضوع و طبقه‌بندی مطالب بپردازد. بر اساس توضیح ویکی پدیا، هشتگ در توییتر، به صورت جدی در جهان توسط ایرانی‌ها در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ جهانی و فراگیر شد. در فرهنگ نگارش در شبکه‌های اجتماعی، از هشتگ می‌توان قبل از جمله، در میانه‌ی جمله و یا پس از جمله، به صورت چسبیده به یک کلمه استفاده کرد. هشتگ را نمیتوان برای بیش از یک کلمه به کار برد. به خاطر همین در زبان انگلیسی اگر بخواهند برای یک جمله هشتگ بسازند، همه کلمات را به هم وصل می‌کنند. مانند: freeiraniansoldiers# که توسط ایرانی‌ها در دوران گروگان‌گیری مرزبانان رواج یافته بود. در فارسی هم معمولاً از علامت Underline یا شیفت و منها، برای به هم وصل کردن کلمات استفاده می‌شود. استفاده از هشتگ باعث می‌شود که مطالب تولید شده توسط کاربران، در جستجوها ساده‌تر یافته شود. به همین دلیل یکی از رفتارهای افراطی که اخیراً در شبکه‌های اجتماعی رواج یافته استفاده گسترده از هشتگ است. در توییتر به عنوان یک فرهنگ حرفه‌ای، تقریباً جا افتاده است که برای هر توییت، یک هشتگ به کار رود. هشتگ دوم زمانی معنا پیدا می‌کند که بخواهیم موقعیت جغرافیایی را به توییت خود اضافه کنیم. استفاده از سه هشتگ، کاملاً به عنوان یک سقف مطرح می‌شود. از میان شبکه‌های اجتماعی، ماجرای هشتگ در اینستاگرام کمی متفاوت است. در اینستاگرام کاربران، گاهی هشتگ‌ها را نه برای تعریف موضوع و فهرست‌بندی، بلکه برای بیان احساسات،‌ شوخی کردن یا کارهای مشابه به کارمی‌برند. بعید نیست که کسی، عکس یک نامه نامناسب یا پر از غلط املایی را در اینستاگرام بگذارد و زیر آن از افتضاح# استفاده کند! در این حالت منظور کاربر، این نیست که این نامه در گروه افتضاح طبقه‌بندی شود! بلکه تاکید بر حال و هوای کاربر هنگام مشاهده نامه است. هشتگ ابزار خوبی برای اعتراض به شرکت‌ها و سازمانهای بزرگ هم بوده‌ است. سازمانهایی که مشتری به خودی خود، رسانه‌ای برای اعتراض به آنها ندارد. به این نوع از هشتگ، بشتگ Bashtag گفته می‌شود. مک دونالد،‌ زمانی در شبکه‌های اجتماعی خواسته بود که مردم، با هشتگ McDStories# خاطرات خوب خود را از مک دونالد تعریف کنند. این کمپین فقط دو ساعت بعد از اجرا کنسل شد. چون هشتگ به بشتگ تبدیل شده بود و مردم همه‌ی اعتراضات خود را از این طریق اعلام می‌کردند! به نظر می‌رسد که این هجوم شدید هشتگ‌ها به زندگی انسانها، برای خیلی‌ها چندان خوشایند نیست. حتی «وایرد» در مقاله‌ای، پس از بیان توضیحات مختلف در این زمینه، از خوانندگان می‌خواهد که اظهار نظر کنند. همانطور که متن مقاله هم چندان مثبت نیست، نظرات خوانندگان هم چندان مثبت نیست. گاردین هم به شکل دیگری به این بحث پرداخته است. اینستاگرام مرزها و محدوده‌های خودش را برای کاربران تعریف می‌کند. اما همانطور که استفاده نکردن از ظرفیت‌ها و قابلیت‌ها منطقی نیست، استفاده از تمام این ظرفیت‌ها هم الزاماً بهترین نتیجه را ایجاد نمی‌کند. به عنوان مثال، اینستاگرام اجازه می‌دهد که حداکثر تا ۷۵۰۰ پروفایل دیگر را فالو کنیم. یا اجازه می‌دهد در مجموع حداکثر ۳۰ هشتگ برای یک عکس مورد استفاده قرار دهیم. اینساتگرام اجازه نمی‌دهد در یک ساعت بیشتر از سیصد و پنجاه عکس را لایک بزنیم. اینستاگرام حتی در مورد تعداد فالو و آنفالو کردن هم محدودیت دارد. عدد قطعی در این زمینه مشخص نیست. اما بیشتر فعالان حرفه‌ای و متخصص اینستاگرام بر این باورند که قبلاً مجموعاً بیش از یکصد و شصت مرتبه (حاصلجمع فالو و آنفالو کردن در ساعت) می‌توانست این قابلیت را برای مدت محدودی روی اکانت شما، غیرفعال کند. اما ظاهراً این عدد کاهش یافته و اخیراً گزارش‌هایی از تعلیق موقت کسانی که در ساعت حتی بیست مورد فالو و آنفالو داشته اند هم مشاهده شده. به هر حال، اگر چه الگوی دقیق اینستاگرام در این زمینه مشخص نیست و هر کسی حدسی می‌زند، اما به هر حال در این حوزه محدودیت‌های جدی وجود دارد. از آنجا که الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی به صورت دقیق و شفاف مشخص نیست، هر کس بر اساس تجربه‌های خود، حدس‌ها و توصیه‌هایی دارد. آنچه در اینجا می‌خوانیم مواردی است که مورد اتفاق نظر بسیاری از فعالان و بزرگان عرصه شبکه‌های اجتماعی بوده است: نکته اول: از هشتگ استفاده کنید. به هر حال، هشتگ دو کاربرد مشخص دارد. قبل از هر چیز به بازدیدکننده فعلی عکس شما، توضیح می‌دهد که شما با چه انگیزه‌ای عکس را گذاشته‌اید. هشتگ #خاطرات نشان می‌دهد کاربرد آن تصویر برای شما، مرور گذشته بوده. اما زیر همان عکس اگر از هشتگ #رستوران یا #شام استفاده کنید، مشخص می‌شود که بیشتر مکان عکسبرداری یا سفره ی غذا مورد توجه شما بوده تا مرور خاطرات قدیمی. کاربرد دوم هشتگ،‌ کمک به جستجوی تصویر است. کسانی که در اینستاگرام جستجو می‌کنند، جدای از نام کاربری یا Username، می‌توانند Tag را هم جستجو کنند. به عنوان مثال ببینند چه تصاویری با motamem یا Dinner یا غروب یا پارک یا … تگ و برچسب گذاری شده‌اند. پس با هشتگ می‌توانید در جستجوها مشاهده شوید و صفحه خود را در معرض دید کاربران جدید قرار دهید. نکته دوم: از هشتگ زیاد استفاده نکنید. استفاده زیاد از هشتگ،‌ سه مشکل جدی دارد. نخست اینکه حس کاربران را بد می‌کند و خواندن متن را سخت می‌کند. دوم اینکه نشان می‌دهد که شما به صورت تهاجمی در تلاش برای تبلیغ و توسعه صفحه خود هستید (که برای برند یک فرد یا سازمان ممکن است چندان خوب نباشد. اما شاید یک برای صفحه تبلیغاتی، چنین رفتاری پذیرفته شده و مورد انتظار باشد) و سوم اینکه ممکن است پست‌های شما، اسپم فرض شود. تحقیقات در این زمینه متعدد است. در کتابهای نتیکت،‌ بین سه تا پنج عدد هشتگ را حرفه‌ای می‌دانند. اما در مقالات مربوط به تبلیغات و بازاریابی آنلاین،‌ بین پنج تا ده عدد هشتگ برای یک عکس توصیه شده است. نکته سوم: همه هشتگ‌ها را دقیقاً در توضیح عکس استفاده نکنید. هشتگ‌های استفاده شده در خود عکس یا در کامنت‌ها، فرق خیلی جدی با هم ندارند. می‌توانید به تدریج در کامنت‌ها هشتگ اضافه کنید. مثلاً تصویر اولیه را با یک یا دو هشتگ آپلود کرده و بین هر چند کامنت، چند هشتگ جدید را هم بگذارید. نکته چهارم: استراتژی هشتگ داشته باشید. از هر کلمه ای استفاده نکنید. کسانی که به صفحه شما بیایند و ببینید که پراکندگی زیاد است، ممکن است کمتر به فالو کردن شما رغبت پیدا کنند. می‌توانید بین بیست تا پنجاه هشتگ (اختلاف بین علما خیلی زیاد است!) انتخاب کنید و فقط از آنها استفاده کنید. این کار شاید باعث شود در انتخاب عکس‌ها هم ناخودآگاه، همگونی بیشتری به وجود بیاید. سه گروه هشتگ معمولاً مورد استفاده قرار می‌گیرند: (۱) هشتگ برند (۲) هشتگ کمپین: ممکن است در مدت کوتاهی به خاطر یک مسابقه یا رویداد خاص، از هشتگ خاصی استفاده شود. (۳) هشتگ توضیح: این هشتگ‌ها به توضیح بیشتر عکس و جستجوی ساده‌تر آن در محیط اینستاگرام کمک می‌کنند. نکته پنجم: قبل از انتخاب هشتگ‌ها، آنها را در اینستاگرام جستجو کنید. همیشه ببینید که قبلاً چه کسانی از این هشتگ‌ها استفاده کرده‌اند. همینطور ببینید که چه تعداد عکس با آنها تگ شده است. ممکن است دیگران ایده‌های بهتری در مورد هشتگ داشته باشند. ممکن است شما، از برای ابیات شعر، از هشتگ #شعر استفاده کنید. اما ببینید که هشتگی به نام #شاعرانه هست که صفحه‌های بهتر و قوی‌تر از آن استفاده کرده‌اند. صفحه‌هایی که به سلیقه شما نزدیک‌تر هستند. بعضی‌ها اشتباهاً فکر می‌کنند که بهتر است از هشتگ‌هایی استفاده کنند که اصطلاحاً Trend هستند و زیاد به کار می‌روند می‌تواند کمک کند. اما دقت داشته باشیم که تعداد کسانی که این هشتگ‌ها را استفاده می‌کنند خیلی زیاد هستند. اگر شما از هشتک #nofilter استفاده کنید، اگر صرفاً می‌خواهید به بیننده اطلاع دهید که عکس ویرایش نشده، کار درستی انجام می‌دهید. اما اگر می‌خواهید با این هشتگ یا هشتگ‌هایی مانند #nature و #animal و … راحت‌تر جستجو شوید، خوب است بدانید که عکسی که با #nofilter تگ می‌شود در کمتر از یک ثانیه از فهرست ده عکس اول خارج می‌شود. از طرف دیگر استفاده از هشتگ‌هایی که خیلی کم مورد استفاده قرار گرفته‌اند هم چندان مفید نیست. چون نشان می‌دهد این هشتگ‌ها کمتر در ذهن مردم جا دارند و احتمالاً کمتر هم جستجو می‌شوند. شاید میانه‌ی این محدوده، جای مناسب‌تری برای انتخاب گزینه‌ها باشد.ادامه مطلب در: http://weblog.omidvaar.ir/55/what-is-hashtag-how-use-it.htmlCopyright © omidvaar.ir

http://weblog.omidvaar.ir/55/what-is-hashtag-how-use-it.html