حسن سبیلان اردستانی

سایت شخصی
حسن سبیلان اردستانی
نویسندگان

مطبوعات و نظامهای سیاسی‎

شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۵۱ ب.ظ
علیرضا کفایی:

برای طبقه بندی نظامهای سیاسی می بایست رابطه میان دولت و جامعه را مورد ارزیابی قرار داد و از این منظر لازم است نحوه اعمال قدرت حکومتی بر جامعه و همچنین میزان اعمال این قدرت را با توجه به دگرگونی هایی که در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، علمی و … پدید می آورد مطالعه نمود.

از نقطه نظر نحوه اعمال قدرت می توان رژیم های سیاسی را به دو دسته کلی دموکراتیک و توتالیتر تقسیم نمود و آنگاه که میزان اعمال قدرت را لحاظ می کنیم رژیم های سیاسی به چپ گرا و راست گرا تقسیم می شوند. ورود به مصداقهای هریک از این نظامهای سیاسی حاصل نگرشی جامع و کلی تر است که هم نحوه اعمال و هم میزان اعمال قدرت را توامان در نظر می گیرد و بر این اساس می توان انواعی از حکومتها را بر شمرد مانند راست افراطی، راست میانه رو، محافظه کار، اصولگرا، چپ اصلاح طلب، چپ میانه، نظام سیاسی کاملاً دموکراتیک، نیمه دموکراتیک، تمامیت خواه، اقتدارگرا ….

پوششی که حکومتها برای خود بر می گزینند لزوماً نوع حکومت را مشخص نمی کند چنانکه هیچ حکومت استبدادی در معرفی خود به جامعه و جهان نام استبدادی بر خود نمی نهد بلکه بر عکس گاهی مشاهده میشود که حکومتی خود را آزادی خواه و دموکراتیک معرفی می کند اما جوهره استبدادی دارد.

بدیهی است هر گاه از آزادی مطیوعات سخن به میان می آید پشتوانه آن را در دموکراسی و حکومت دموکراتیک جستجو می کنیم. در حکومتهای توتالیتر اساساً پرداختن به آزادی بیان و آزادی مطبوعات بی معناست زیرا در این نوع حکومتها تمام شئون جامعه تحت تسلط یک فرد یا یک حزب می باشد لذاست که در چنین جوامعی اگر هم مطبوعات وجود داشته باشند صرفاً وجیزه حکومتی و نقش شهرزاد قصه گو را خواهند داشت.

مطبوعات را به آن دلیل رکن چهارم دموکراسی می خوانند که قبل از آن حکومت را بر پایه های دموکراسی بنا کرده باشیم یعنی قانون اساسی مدون و نظام پارلمانی و احزاب سیاسی شکل گرفته باشد و پس از آن است که رسانه ها می توانند رکنی تاثیر گذار در شکل دهی و جریان سازی جامعه باشند و به رسالت روشنگری و ایجاد فضای مثبت بپردازند و از حقوق شهروندی محافظت نمایند.

نظریه پردازی و تعاربف در حکومتها و همانطور که اشاره شد نام نهادن بر حکومتها معمولاً یک سوی قضیه است که گاهی فقط پوششی برای فریب افکار عمومی است و مشکلات در اجرا خود را نمایان می سازند.بدون شک از میان ارکان اربعه دموکراسی قانون اساسی مهمترین رکن و شاخص اصلی تمایز نظامهای دموکراتیک و توتالیتر است در هر نوعی اعم از پادشاهی یا مونارشی،الیگارشی،فاشیست، میلیتاریستی و سایر وجوه حکومتهای استبدادی.

قانون اساسی از آنرو مهم است که وظایف و اختیارات حاکمان را مشخص می کند و در نظامهای دموکراتیک قدرت حاکمه محدود و مشروط و تحت کنترل و نظارت قرار می گیرد و بر اساس قانون اساسی است که نظام پارلمانی انشاء و شکل می گیرد تا با وضع قوانین اداره جامعه در یک فرآیند قانونمند به شکلی دموکراتیک انجام گیرد و احزاب سیاسی هم بعنوان رکن سوم دموکراسی از استبداد و خودکامگی و فردگرایی جلوگیری نموده و مانع از دیکتاتوری می شوند. در این میان مطبوعات بعنوان رکن چهارم دموکراسی نقشی هم خطر آفرین و هم خطر پذیرتر دارند.

اگر مطبوعات بدون تعهد و مسئولیت اجتماعی و با عبور از منافع ملی عمل کنند فاجعه آفرین خواهند بود و بدلیل نفوذ و تاثیر گذاری بالایی که دارند در اندک زمانی می توانند حکومتها را سرنگون و هرج و مرج و بحرانهای اخلاقی و اجتماعی را موجد شوند و همچنین در جوامعی که پارلمان نمی تواند و یا نمی گذارند در نقش اصلی خود ظاهر شود و یا احزاب یا وجود ندارند و یا با محدودیتهایی روبرو یا تعطیل هستند بار سنگین مسئولیتها بر دوش رسانه ها خواهد افتاد و می بایست هم در نقش نظارتی مجلس و هم در نقش احزاب سیاسی فعالیت کنند و وظیفه و رسالت آنان را نیز بعهده گیرند. این مسئله می تواند مطبوعات را با خطر مواجه کند و در تحولات سیاسی و مقاطع حساس انتخاباتی و تغییرات فضای سیاسی و دگرگونیهای اجتماعی و یا حتی وقوع بلاهای طبیعی و تغییرات جوی و اقلیمی در معرض ریسک بالایی قرار دهد. در مقاطعی به یاد داریم که به دفاتر روزنامه ها حمله شده است و یا روزنامه نگاران و خبرنگاران مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند یا جان خود را از دست داده اند، شاید کمترین خطری که برای نشریات پیش آمده است همان تعطیلی آنها باشد و در هر حال در جوامعی که از دموکراسی فقط به اصلی در قانون اساسی اکتفا کرده اند ولی در عمل هیچ پایبندی به آن ندارند و چهره قدیس از یک فرد می سازند و دیکتاتور مسلک هستند و به دروغ خود را دموکرات می خوانند بیشترین زیان به رسانه ها تحمیل می شود چون نه حزبی با کارکرد و رویکرد مستقل وجود دارد و نه مجلسی که هوشمندانه و با استقلال به وظایف خود عمل کنند، احزاب یا تعطیلند و یا حکومتی اند و در واقع حزب نیستند بلکه عروسک قدرت و حاکمیتند و مجلس هم گوش به فرمان و در ید قدرت سلطان و نشخوار کننده هر آنچه از خزعبلات که نادانی قدر قدرت، خورشید رایت، کیوان رفعت، قوی شوکت با فره ایزدی و تقدس یافته دروغین بر زبان نافهم خود آورد.

در چنین اوضاع و احوالی است که رسانه ها بار مضاعفی علیرغم وظایف اصلی خود بر دوش می کشند و همواره در خطر و تهدید بسر می برند و اگر بر همه اینها بیفزاییم که در طول تاریخ در هیچ جای جهان هیچگاه یک نظام کامل دموکراتیک پدید نیامده است و مطبوعات و اصحاب رسانه و آزادیخواهان و اندیشمندان این عرصه با تمام اهتمامی که داشته اند و تلاش و ممارست فراوان در این راه نتوانسته اند حکومتها را حتی حکومتهایی که از پس سالها استبداد به واسطه انقلابی بزرگ بوجود آمده اند را قانع کنند که تنها راه رهایی انسان از زنجیر و یوغ و بردگی رسیدن به دانش و آگاهی و پرداختن به اصلاحات است و آگاهی و روشنگری از راه التزام به مطبوعات آزاد حاصل می گردد و برای گریز از انقلابهای خونین باید تن به اصلاحات داد و اصلاح طلبی در متن و بطن خود رسانه آزاد می طلبد نه حکم از بالا به یک تراژدی می رسیم که نظامهای سیاسی از هر نوع و شکلی برای مطبوعات رقم زده اند و سعی در نابودی و یا سفارشی سازی آنها دارند.

چه بد سرنوشتی دارند جوامعی که از پیشنیان عبرت نمی گیرند و چه شور بختند آنان که پس از رسیدن به قدرت مست و مغرور می شوند و دل به تعربف و تمجید و مدح و ثنای نابخردان و کوته نظران خوش می سازند و می پندارند واقعاً همانی هستند که چاپلوسان و مجیز گویانشان می سرایند و توهم قدوسیت برداشته خود را قدیس می دانند و از یاد می برند که خونها داده شد تا آزادی بدست آید و برای چند روزه دنیا و حفظ قدرت پوشالی خود آزادیخواهان را در حبس می خواهند.

مطبوعات در فضای استبداد زده به سختی تنفس می کنند و از آن بدتر در نظامی که به فریب خود را دموکراسی خواه معرفی می کند و در واقع و در باطن فاشیستی ترین نوع استبداد را به نمایش می گذارد مطبوعات هر لحظه باید منتظر فاجعه باشند زیرا که حکومتهای استبدادی تکلیفشان مشخص است و مردم و رسانه ها در قبال آنها تکلیف مشخص دارند ولی امان از حکومتی که رنگ دموکراتیک بر خود زده است رحمی بر یاران هم نخواهد داشت چه رسد به رسانه آزاد که شاید پرهیزی از قدرت نکرد و حقی را گفت. شاید تصور اینکه در عصر کنونی و در دنیای دیجیتال و پیشرفتهای ارتباطات کار آسانتر شده است و رسانه ها می توانند بهتر به وظایف خود بر اساس آزادی و دموکراسی عمل کنند اما متاسفانه باید گفت که این تصور هم غلط است که زور مداران و مستبدان حاکم بیش از پیش خواهند توانست ساز و کار تکنولوژی جدید و نظام ارتباطی را در به اصطلاح دهکده جهانی از آن خود کنند که قدرت را در دست دارند و ثروت را هم به یغما می برند و هر آنچه خواهند می کنند.

اما امید بزرگ خانواده مطبوعات باید به درون جامعه باشد و در بیداری مردم و در عصر حاضر به بیداری بشریت همت گمارند و در افشای خباثت و خیانت حاکمان و آگاهی بخشی به مردمان از هیچ کوششی دریغ نورزند و در این خانواده بزرگ مطبوعات و اصحاب آزاد منش رسانه بزرگانی بوده و هستند که تا پای جان بر رسالت مقدس خود ایستادگی کرده اند و هراس مستبدان نه از ناحیه دیگر ارکان دموکراسی (قانون اساسی، مجلس، احزاب سیاسی) که از رکن رکین چهارم دموکراسی یعنی مطبوعات آزاد است و باید علاوه بر تلاش خود مطبوعات، احزاب سیاسی مستقل و انسانهای آزادیخواه در تقویت و یاری مطبوعات بکوشند و یاران رسانه را یاری دهند و کابوس استبداد شوند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۱۷
hasan sabilan ardestani

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی