سیستمهای باز و سقفهای شیشهای
سیستمهای باز و سقفهای شیشهای1
نویسنده: آسترا تیلور 2
مترجم: مرضیه خادمی3
چکیده
نابسامانیها، نابرابری و تبعیضها در دنیای مجازی به پایان نرسیدهاند، بلکه تقویت شدهاند. مقاله حاضر به بررسی برخی از بیاخلاقیها و تبعیضها در فضای سایبر میپردازد و میکوشد ضمن معرفی دنیای دیجیتالی، مشکلات و معضلات آن را به خوانندگان خود نشان دهد؛ مشکلاتی که ممکن است در پس بعضی از شعارها نظیر دنیای باز پنهان شده باشند. شاید همین باز و آزاد بودن باعث شده باشد زنان بیش از مردان در فضای مجازی به حاشیه رانده شوند. مطالب این مقاله میتواند هشداری باشد برای کسانی که با دنیای مجازی روابط عمیقی دارند و نکاتی ظریف درباره چگونگی برقراری این ارتباطها بیان میدارد.
کلیدواژگان: باز بودن فضای مجازی، انحطاط اخلاقی در اینترنت.
شبکه جهانی (وب) همواره به دلیل «باز بودن» خود مورد ستایش قرار گرفته است و این درست آغاز یک سردرگمی است؛ زیرا «باز بودن» به هیچ وجه به معنای «برابری» نیست. در حالی که اینترنت فضایی برای ایراد بسیاری از دیدگاهها ایجاد میکند، اغلب به طور چشمگیری نابرابریهای دنیای واقعی را منعکس و حتی تقویت میکند.
وب که سامانهای استادانه است و حول مراکز و پیوندها سازمان یافته است، میزان قابل توجهی از نابرابریها را در معماری پیچیده خود جای داده است. برای مثال، سرعت و ازدحام استفاده از آن بر اساس «قوانین قدرت» بین مردم تقسیم میشود که قانون تنها با نگاهی به آنچه مورد توجه وب است، میتوانید به وضوح بنگرید که اینترنت به چه سمتی سوق داده میشود و در اشارهای مختصر میتوان گفت به سوی برابری و دموکراسی پیش نمیرود.
معروف به 20 ـ 804 را دنبال میکند؛ یعنی ۸۰ درصد از منابع مطلوب در اختیار ۲۰ درصد از جمعیت قرار میگیرد.
در واقع، چنانچه فردی تاریخچه گوگل، اَپِل، آمازون و فیس بوک را که در حال حاضر از بزرگترین شرکتهای جهان به شمار میروند دنبال کرده باشد، میداند که وب به طور روزافزون برندهتر و ثروتمندتر میشود و این بدین معنی است که درصد نابرابر قوانین قدرت روز به روز منفورتر میشوند.
چه دنیای اقتصادی و چه دنیای اجتماعی منعکسکننده حوزه دیجیتال را در نظر بگیرید، سلسله مراتب قدرتمند و بسیار آشنایی این حوزه را تعریف کردهاند. پس جای تعجب نیست که سفیدپوستان ثروتمند به طور چشمگیری هم در صنعت فنآوری و هم در محیط برخط بیش از حد مطرح شدهاند.
چگونگی طرز فکر شما درباره خودتان در مقام یک کاربرِ برخط میتواند بر احتمال فعالیتهای برخط شما به شدت اثر بگذارد.
تنها با نگاهی به آنچه مورد توجه وب است، میتوانید به وضوح بنگرید که اینترنت به چه سمتی سوق داده میشود و در اشارهای مختصر میتوان گفت به سوی برابری و دموکراسی پیش نمیرود. [...]
در مقالهای که در مورد سفیدپوستان نگرش مثبتی دارد، اتاق فکر دموس انگلیس5 با پرداختن به افزایش خلّاقیت برخط غیرحرفهایها گزارش داده است که احتمال دریافت «معیارهای حرفهای برای مردان سفیدپوست» بیشتر از سایر گروههای اجتماعی است؛ در حالی که متعجب نخواهید شد اگر بدانید زنان کم درآمد و با کودکان غیر مستقل بسیار عقبتر از آنها هستند. تحقیقات نشان میدهند که میزان شرکت در فعالیتهای برخط حتی در گروههای بسیار متحد دانشگاهی نیز بسیار متمایز است.
وضعیت اقتصادی، اجتماعی، نژادی و جنسیتی همگی نقش مهمی در جهان برخط ایفا میکنند. استر هارگیتای6 جامعهشناس دانشگاه وسترنِ شمالی هشدار میدهد، «این یافتهها نشان میدهند که وقتی پای منفعتهای بالقوه برخط بودن به میان میآید، میزان دسترسی به اینترنت نمیتواند به تنهایی به برابری منجر شود.» به عبارت سادهتر، از بین بردن شکاف دیجیتالی هنوز هم شکافی چشمگیر بر جای میگذارد؛ هرچه فرد پیشینه برجستهتری داشته باشد، احتمال اینکه از فنآوریهای جدید منافع بیشتری کسب کند، بیشتر خواهد بود.
برخی از موانع اشتغال به فعالیتهای برخط روانشناختی، غیر ارادی و تبعیضآمیزند. هارگیتای صد کاربر اینترنتی را در بازه زمانی پنج ساله دو بار مورد آزمایش قرار داد و با آنها مصاحبه کرد. وی در هر دو آزمایش به نتایج مشابهی دست یافت. نتایج نشان دادند که تفاوت مهمی در قابلیتهای برخط آنها وجود ندارد. تنها تفاوت در خودارزیابی آنها بود. [...] چگونگی طرز فکر شما درباره خودتان در مقام یک کاربرِ برخط میتواند بر احتمال فعالیتهای برخط شما به شدت اثر بگذارد.
[...] متأسفانه آزار و اذیتهای نژادپرستانه، همجنسگرایانه و نا همجنسگرایانه یک جنبه معمول زندگی برخط شدهاند.
بسیاری از زنان معروف در مورد تجارب خود در زمینه زورگوییها و ارعاب برخط سخن گفتهاند ـ سناریوهایی که گاهی اوقات به انتشار اطلاعات خصوصی شامل نشانی خانه، کلمه عبور اینترنتی، شمارههای امنیتی اجتماعی منجر شدهاند یا به سادگی به نوعی [سوءاستفاده] و تعقیب مخفیانه اینترنتی تبدیل شدهاند. [...]
مطالعهای در دانشگاه مریلند به وضوح نشان میدهد که این سوءاستفادهها تا چه اندازه قابل پیشبینی هستند. محققان با پی بردن به این موضوع متعجب شدند که افرادی که با نامهای کاربری زنانه مطلب میگذارند 25 برابر بیشتر از افرادی که نامهای کاربری مردانه یا مبهم داشتهاند پیامهای زشت و بدخواهانه دریافت میکردهاند. این یافتهها چنان هشداردهنده بودند که نویسندگان به والدین توصیه کردند به دختران خود آموزش دهند تا در فعالیتهای برخط خود از القاب نامشخص استفاده کنند. یک پروفسور خیرخواه که به طرز مؤثری با پذیرش نتیجه بخش این امر که دختران برای شرکت در فعالیتهای دنیای دیجیتال باید هویت خود را پنهان کنند، گفت: «کودکان هنوز میتوانند بدون فاش ساختن جنسیت خود از خلاقیتهای خود استفاده و ابراز وجود کنند».
در چند ماه گذشته، شماری از زنان سیاهپوست با حضور در رسانههای جمعی یک متأسفانه آزار و اذیتهای نژادپرستانه، همجنسگرایانه و با همجنسگرایانه یک جنبه معمول زندگی برخط شدهاند.
آزمایش غیر رسمی را اجرا کردند. جمی نسبیت گلدن7 و دوستانش که آتش نفرت بر ضد آنها در حال شعلهور شدن بود، شکلک آواتارهای توییتر مرد را انتخاب کردند. گلدن با حفظ زندگینامه خود، عکس خود را با یک مرد ریشدار و سفیدپوست جابهجا کرد، اما همچنان با صدای خود با دیگران ارتباط برقرار میکرد. گلدن نوشت، «تعداد پچپچها و سخنان توهینآمیز و تحقیرآمیز به شدت کاهش یافت و بحث بر سر جنسیت و نژاد بسیار کمرنگ شد.» گلدن از اینکه تغییر یک عکس به سادگی واکنشها را درباره او تغییر داد شگفتزده شد. «هنگامی که به هویت سیاه پوست خود بازگشتم، به دنیای عادی خود وارد شدم».
بسیار روشن و مبرهن است که بیت کوین به سرعت به دنبال انقلابی در روزنامهنگاری است و تقریباً به طور انحصاری ـ و به طور فزایندهای طرفداران آن، همگی مردان سفیدپوست هستند.
مشکلات کهن در رسانههای جدید
[...] به دورانی که جولیا کری ونگ1 آن را مشکلات کهن در رسانههای جدید نامیده است خوش آمدید. ازرا کلاین و نیت سیلور2، وبلاگنویسان صاحبنام، از این دوران به عنوان جدیدترین منبع مالی روزنامهنگاری برخط حمایت میکنند. امیلی بل3 در سرمقاله مجلهای پر تیراژ چنین اظهار تأسف کرد: «بسیار روشن و مبرهن است که بیت کوین4 به سرعت به دنبال انقلابی در روزنامهنگاری است و تقریباً به طور انحصاری ـ و به طور فزایندهای طرفداران آن، همگی مردان سفیدپوست هستند».[...]
همانطور که دیانا زند5 و دیگران اشاره کردهاند، این دنیای بدون تنوع همچنین به طور مرتب در فهرست اسامی سخنرانیهای فنآوری به چشم میخورد، درحالی که سخنرانان بر روی صحنه در مورد انقلاب مردمسالارانه در وب سخنرانی میکنند و مخاطبانی که انگار فقط دوست دارند آنها را تشویق کنند.[...]
در مورد جوامع برخط که به طور معمول نمونههایی از فرهنگ آزاد، جدید و شبکهای شده نشان داده میشوند چطور؟ ممکن است تصور کنید که تمام شعارهای «انقلابی» و «آشوبگرانه» آنها، حداقل بهتر از غولهای فنآوری هستند. متأسفانه دادهها نشانی از تبلیغ زیاد و غلوآمیز را منعکس نمیکنند. [...] طرفداران تولید منابع باز همچنان اصرار دارند که فرهنگ آنها نمونه یک نظام اجتماعی جدید و اخلاقی تحت اصول برابری، فراگیر بودن، آزادی و مردمسالاری است.
متأسفانه معلوم است که باز بودن منابع، زمانی که یک امر مطلق در نظر گرفته میشود، در واقع باعث تشدید شکاف جنسیتی میشود. نام تجاری عجیب و غریب لیبرالیسم که در محافل فنآوری رواج دارد، به معنی اقلیتی از اعضاست [...]
برنامهریزی «شهری» در عصر دیجیتال
دنیای دیجیتال دنیایی مجزا از زندگی «واقعی» نیست. [...] آمار و ارقام بر فرضیات و تجارب نسبتاً محدود افرادی تأکید میکنند که طراح سامانههای مورد نیاز ما برای استفاده از اینترنت هستند. اینترنت ابزاری است که سرانجام تقریباً محور تمام فعالیتهای زندگی ما خواهد بود.
به معنای قویتر، برنامهنویسان و صاحبمنصبان شرکتهای بزرگ که آنها را استخدام میکنند، به عنوان برنامهریزان شهری جدید، مرزهایی میسازند که محدوده فضای مجازی را برای ما مشخص میکنند، جعبههایی میسازند که قالب زندگی ما را در دنیای مجازی مشخص میکنند و مسیرهایی را پدید میآورند که ما از طریق آنها سفر کنیم. انتخاب آنها میتواند ما را از هم دورتر کند یا ارتباطات جدیدی را خلق کند؛ الگوریتمهایی که ابداع میکنند میتوانند باعث از هم پاشیده شدن گروههای همعقیده یا به هم پیوستن گروههای مخالف شوند؛ روابطی که ابداع میکنند میتواند امکان حس انسانی را گسترش دهد یا آن را به احساسات کنونی محدود سازد.
چه چشماندازی از یک شهر پر جنب و جوش و پررونق دیدگاه آنها از شهر را القا میکند؟ آیا این شهرها مکانی برای پرورش افرادی است که به بخت و اقبال اعتقاد دارند یا افرادی که با برنامهریزی کار میکنند؟ آیا جوامع خلق شده مخلوطاند یا مجزا؟ آیا پر از مراکز خرید و تابلوهای تبلیغاتی متعلق به بخش خصوصیاند یا واقعاً میدانهای عمومی دارند (برای همه یکسان است)؟ آیا به حریم خصوصی افراد احترام گذاشته میشود؟ آیا مشارکتهای مدنی در آنها تشویق میشود؟ چه نوع مردمی در این مکانها زندگی میکنند و چگونه برای ابراز وجود دعوت میشوند؟ (برای مثال، آیا ارسال پیامهای زشت و شنیع تشویق و جایز شمرده میشوند یا به جد با آنها برخورد میشود و مسدود میشوند؟)
بدون شک، برخی، اندیشه مهندسی برخط را سکو و جایگاهی برای ترویج اختلافات [...] میدانند، اما چنین انتقادهایی راههایی را که فضاهای مجازی برای تحقق اهداف مشخص و ذهنی خود طرحریزی کردهاند نادیده میگیرند. در نقطه شروع، این فضاهای مجازی برای خدمت به سرمایهداران سوداگر دره سیلیکون1 که میخواهند سرمایه خود را بازگردانند و همچنین تبلیغکنندگانی که قصد فروش کالاهای خود به ما را دارند طراحی شدهاند. واژه «سکو» به معنای سطحی صاف و پاسخ به این سؤال که چگونه میتوانیم تنوع را در شبکههای به اصطلاح باز تشویق یا حتی به اجبار اجرایی کنیم آسان نیست، و هیچ راه حل واضح و بدون عوارضی برای حل مشکل آزار و اذیتهای برخط وجود ندارد.
فضاهای مجازی برای خدمت به سرمایهداران سوداگر دره سیلیکون که میخواهند سرمایه خود را بازگردانند و همچنین تبلیغکنندگانی که قصد فروش کالاهای خود به ما را دارند طراحی شدهاند.
صیقلی ما را گمراه میکند و راههایی را که شرکتهای فنآوری از طریق آنها زندگی دیجیتالی انسانها را شکل میدهند، اهداف مشخصی را بر دیگر اهداف اولویت میبخشند، تولیدکنندههای مشخصی را بر دیگران ترجیح میدهند و برخی مخاطبان را برتر میبینند در هالهای از ابهام فرو میبرد.
اگر عدالت چیزی است که برای ما ارزش است، باید آن را در ساختار نظام وارد کنیم، ساختارهایی را توسعه دهیم که از طریق فرآیند آزمون و خطا، انصاف، خوشاقبالی، رایزنی و مشورت، و تنوع را تشویق کند. پاسخ به این سؤال که چگونه میتوانیم تنوع را در شبکههای به اصطلاح باز تشویق یا حتی به اجبار اجرایی کنیم آسان نیست، و هیچ راه حل واضح و بدون عوارضی برای حل مشکل آزار و اذیتهای برخط وجود ندارد. به عنوان یک فلسفه، باز بودن به راحتی میتواند توجیهی برای شکست خود، علامتدار کردن افرادی که توانایی شرکت کردن و انتخاب را ندارند، و همراهی با افسانه شایستهسالاری و سرزنش هرگونه نابرابری در مخاطبان در فقدان استعداد یا اراده باشد.
این چیزی است که طرفداران خوشبین فنآوری میخواهند ما باور کنیم، رد کردن راهحلهای بالقوه به عنوان تهدیداتی برای آزادی اینترنت و عامل مداخلهگری قوی در الگوی توزیع «طبیعی». البته واژه «طبیعی»، بر فرض که سامانههای فنآورانه و اجتماعی در زمینی با خاک و خورشید پرورش نیافته باشند، گیجکننده و معماگونه است. آنها را انسان ساخته است پس همیشه میتوانند تغییر و بهبود یابند.
1. Open Systems and Glass Ceilings: The Disappearing Woman and Life on the Internet text, Tom Dispatch, April 10, 2014
Source: http://www.tomdispatch.com/post/175829/tomgram%3A_astra_taylor%2C_misogyny_and_the_cult_of_internet_openness/
2. خانم آسترا تیلور (Astra Taylor) نویسنده و مستندساز و فعال سیاسی است که به تازگی کتاب سکوی مردم: برگرداندن قدرت و فرهنگ در عصر دیجیتال را منتشر کرده است. مقاله حاضر برگرفته از کتاب مذکور است. وی در دانشگاه جورجیا و دانشگاه دولتی نیویورک در نیوپالتز مشغول تدریس جامعهشناسی است.
3. کارشناس ارشد آموزش زبان انگلیسی (marzieh.khademi2834@gmail.com).
4. اصل پارتو (Pareto principle)، بیان میکند که ۸۰ درصد رخدادها از ۲۰ درصد دلایل پدید میآیند. برای مثال، 80 درصد منابع در اختیار 20 درصد افراد جامعه است. (مترجم)
5. دموس (Demos) یک اتاق فکر مستقر در انگلستان با نظر سیاسی فراحزبی است که در سیاستگذاری اجتماعی و توسعه راهحلهای مبتنی بر شواهد در طیف وسیعی از حوزههای اجتماعی فعالیت میکند. (مترجم)
6. Eszter Hargittai.
7. Jamie Nesbitt Golden.
1. Julia Carrie Wong.
2. Ezra Klein and Nate Silver.
3. Emily Bell.
4. بیتکوین (Bitcoin) یک نوآوری اینترنتی با کارکردهای مشابه «پول بیپشتوانه» یا پول حکومتی است. پول بودن بیتکوین منوط به پذیرش جایگاه حقوقی آن از سوی دولتهاست. تاکنون هیچ دولتی پول بودن بیتکوین را تأیید نکرده است و دولتهای ایالات متحده آمریکا، جمهوری فدرال آلمان و جمهوری خلق چین بر کالا بودن بیتکوین تأکید دارند. (مترجم)
5. Deanna Zandt.
1. دره سیلیکون (Silicon Valley) نام رایج و غیر رسمی منطقهای در حدود ۷۰ کیلومتری جنوب شرقی سانفرانسیسکو در حومه سانتا کلارای ایالت کالیفرنیاست. شهرت این منطقه به دلیل قرار داشتن بسیاری از شرکتهای مطرح فنآوری اطلاعات جهان در این منطقه است. نام این منطقه ابتدا برگرفته از تعداد زیاد شرکتهای تولید کننده تراشههای سیلیسیمی در این منطقه بود که بعدها به نمادی از وجود شرکتهای زیاد فعّال در زمینه فنآوریهای پیشرفته در این منطقه تبدیل شد. دره سیلیکون شهرهای بسیاری را دربر میگیرد که مهمترین آنها سان خوزه، مشهور به پایتخت دره سیلیکون، است. (مترجم)